غزل عشق

دل نوشته های یه دانشجو

غزل عشق

دل نوشته های یه دانشجو

غزل عشق

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

ای که هرگاه بنده ای از او درخواست کند، دَهَدش و هرگاه چیزی را که نزد اوست آرزو کند بدان آرزو رساندش و چون بدو رو کند به مقام قرب و نزدیگی خویشتن ببرد و چون به آشکاری گناهش کُند، پرده بر گناهش کشد و آنرا بپوشاند و چون بر او توکل کند، کفایتش کند و بَسَش باشد.

خدایا! کیست که بر درگاه تو بار اندازد و میهمان نوازیت خواهد و تو  پذیرایش نکنی؟ و کیست که مرکب نیاز خود به دربارت خواباند و امید نیاز و امید بخششت داشته باشد و تو احسانش نکنی؟ آیا خوب است که من ناامید از درگاهت باز گردم با اینکه جز تو مولایی را که به احسان نامور باشد نشناسم؟ چگونه به جز تو امید داشته باشم با اینکه هرچه خیر است بدست توست و چگونه به جز تو آرزومند باشم با اینکه خلقت و فرمان از آن توست. آیا براستی امیدم را از تو قطع کنم با اینکه تو از فضل خویش به من عطا کردی، چیزی را که من درخواست نکرده بودم.

یا مرا به مانند خودم نیازمند سازی با اینکه به رشتۀ تو چنگ زدم. ای که به رحمتش سعادتمند گردند قاصدان او، دچار عذاب و بدبختی و کیفرش نشوند آمرزش خواهانش،چگونه فراموشت کنم با اینکه تو همیشه به یاد منی و چگونه از یاد تو بروم با اینکه تو همیشه مراقب منی.

خدایا! من به ذیل کَرَمت دست انداختم و برای دریافت عطاهایت دامن آرزوهایم را گستردم. پس مرا به وسیله یگانگی خالص خود خالص گردان و از زمرۀ  بندگان برگزیده ات قرارم ده. ای که هر گریخته ای به او پناه بَرد و هر جوینده ای به او امید دارد. ای بهترین مایۀ امید و ای بزرگوارترین خوانده شده و ای کسی که خواهنده اش را دست خالی بازنگرداند و آرزومندش را نومید نسازد. ای که درگاه او، به روی خواهندگانش باز و پرده اش برای امیدوار به او بالا زده است؛ از تو می خواهم که به بزرگواریت بر من ببخشی از عطای خویش به حدی که دیده ام از آن روشن گردد و از امیدت بدان مقدار که خاطرم اطمینان یابد و از یقین بدان مقدار که پیشامدهای ناگوار دنیا بر من آسان گردد و به وسیلۀ آن پرده های سیاه کوردلی از دیدۀ دل دور شود. به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.               
۱۹ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۱۷
علی رضا